هرگاه تاریخ ایران را ورق بزنیم می بینیم که کرد همواره در دفاع از ایران و حفظ مرزهایش چون دژی پولادین بلاگردان ایران بوده و در لشکر کشی ها و کشور گشائی های ایرانیان در کنار دیگر رزم آوران ایران جنگیده و جانبازی نموده است.
نمونه اش جانبازی کردهای تبعیدی به خراسان در برابر روس ها و ازبکها می باشد.در جنگ سربازان ایرانی در گرجستان زمان صفویه و نیز در پیکار سپاهیان نادر در هندوستان و فتح هرات در زمان آقا محمد خان قاجار جنگجویان کرد حضور داشته اند.
در سال 920 هجری قمری برابر با 1514 میلادی کردها در یازی به سپاهیان ایران در عهد فرمانروایی شاه اسماعیل صفوی علیه سپاهیان ترک عثمانی جان فشانی کرده و تلفات سنگینی بر آنها وارد ساخته اند.
در کتاب شاه جنگ ایرانیان از دلاوری قهرمانی از بانه سخن می رود که نمونه جوانمردی و پایمردی به شمار رفته است.
وی سارو بیره نام داشته و از خاک بانه برخاسته است.در کتاب شاه جنگ ایرانیان به عنوان "شیر مردی از کردستان" معرفی شده و جزء افسران و فرماندهان برجسته ایران در آن جنگ به شمار رفته است. به سبب اینکه در تیراندازی شمخال( نوعی سلاح آتشین) بسیار ماهر بوده او را قورچی نامیده اند، وی از کودکی به تیراندازی و شکار پرداخته و از گوشت شکار، دوستان و بینوایان را بهره مند ساخته است.در بالا رفتن از سخره ها و راهپیمائیها همواره از دیگران پیشی می گرفت.در زمان او جنگل بانه بسیار انبوه بود در میان آن جنگل جز بز و گوسفند کوهی ، پلنگ هم یافت می شد.
او از پوست پلنگ لباس تهیه می کرد.آنهایی که از شهرهای اطراف بانه به بانه می آمدند او را شناخته و لقب "پلنگینه پوش" را به او داده اند.
گوشت های شکار سارو چندان فراوان بود که برای جلوگیری از فاسد شدن آنها، دکان قصابی باز کرد تا گوشتها را در آن بفروشد.
سارو قیافه برازنده ای داشته و گاهی او را سهراب پسر رستم می نامیده اند.او با شیوه جوانمردیش مورد اعتماد بوده و در حل و فصل اختلاف میان مردم نقش سازنده ای را بازی می کرده است.
شاه اسماعیل در آغاز سلطنت سفری به کردستان کرده و از بانه عبور نموده است.در آنجا وصف سارو را شنیده و او را به حضور طلبیده و گفته است: آیا موافق هستی در قشون من کار کنی؟ سارو گفته :من با همکارانم از راه شکار زندگی می کنیم و نیازی به خدمت تو نداریم.شاه اسماعیل پس از گفتگویی طولانی با سارو او را راضی کرده تا به همراه دوستانش در ارتش ایران وارد شود.
شاه اسماعیل در چند جنگ سارو بیره و همکارانش را به کار گرفته و دریافته که مردانی دلیر هستند.
در میان سربازان تحت فرمان سارو سربازانی از عشایر کاکاوند،سگوند و اسباوند هم دیده شده اند.
سارو گرزی در دست داشته که وزنه ای از سرب به قدر یک من و نیم بر آن نصب کرده و با سپر، خود را از قسمتی از حملات دشمن حفظ کرده است.
چماقهای وحشت آور سربازان زیر فرمان سارو که از درختان مغز دار مثل بلوط و چوب گردو می ساختند در سنگینی کمتر از گرز او نبود.
سارو و سربازانش فنون جنگی را به اندازه سربازان "اویچ اوقلان" عثمانی نمی دانستند ولی تهور فوق العاده و استقامت جسمی آنها جبران آن قسمت را می کرد.سارو هر قدر جلو می رفت از شمار سربازان کاسته می شد.تیراندازان عثمانی که کمان فنری داشتند دائم به طرف سربازان ایرانی تیراندازی می کردند.یک تیر کوتا از فنری جستن کرد و بر صورت سارو نشست و گونه او را سوراخ کرد. سارو مثل اینکه خاری را از صورت دور نماید دست برد و آن تیر را از صورت کند و به دور انداخت و بعد نعره ای برآورد و گرز خوفناک خود را بر فرق یک سرباز" اویچ اوقلان" زد و سرباز عثمانی بدون ناله بر زمین افتاد و برنخاست.
شاه اسماعیل در حالی که قلب ارتش خود را می نگریست جنگاوران را مورد تحسین قرار می داد.تیر دیگری بر صورت سارو نشست اما از جانبازیش است.
یک گلوله توپ از نوع گلوله های مضاعف از راه رسید و به دست سارو اصابت کرد و دست راست او را قطع کرد .در حالیکه خون از دستش فواره می زد به سوی توپچی ها حمله می برد و آنها را فراری می داد.
آنهایی که فرار اختیار کرده بودند از دور به جانب آن مرد دلیر تیراندازی می کردند و آنقدر خون از بدن قهرمان کرد رفت که از پا در آمد.
سلطان سلیم پادشاه عثمانی نیز مردی سلحشور بود و می توانست به ارزش مردان جنگی پی ببرد و بعد از اینکه سارو افتاد ، دریافت که ممکن است سرش را از تنش جدا نمایند. دلیری آن مرد طوری در پادشاه عثمانی موثر گردید که یک سوار را فرستاد و به فرمانده توپخانه امر کرد که از بریدن سر سارو خودداری نماید( 2 رجب 920 هجری قمری)
سه تن از سرداران برجسته قلب جبهه ایران که اصلان و امیر عبدالباقی و سارو بودند کشته شدند و حسن بیگ الله زنده ماند.
شاه اسماعیل متوجه شد که برای نجات آن قسمت از سرداران که زنده مانده اند چاره ای جز عقب نشینی نیست.
متاسفانه سلسله صفویه، افشاریه، قاجاریه و در پایان پهلوی جواب فداکاری های مردم کردستان را همواره با کشتار و تبعید و زندان و خانه خرابی داده اند.
مهدی موسوی یکی از مدیران بانه پدیا است.قبلا در مورد تکنولوژی در سایتهای مختلفی می نوشت اما اکنون بیشتر به برنامه نویسی و طراحی نرم افزار مشغول است.از سال 90 در شرکت ژیار سافت به کار مشغول است.
علي تهراني۱۳۹۰/۶/۱۶ [۱۲:۲۶:۱۵ ق.ظ]
تو دهني به كساني كه دنبال تفرقه افكني بين كردها و ديگر ايرانيانند.
سارو بیره ثابت كرد كه چو ايران نباشد تن من مباد.
رومان رضایی. لندن۱۳۹۰/۷/۲۱ [۰۱:۳۶:۳۱ ق.ظ]
واقعا از زحمات بی دریغ شما سپاسگذارم، بسیار ارزنده و عالیست. لطفادر صورت امکان توضیحات را بیشتر نمایید.
۱۳۹۰/۱۰/۲۴ [۰۱:۳۳:۱۹ ق.ظ]
عالی بود
ع د۱۳۹۰/۱۰/۲۷ [۱۱:۱۶:۴۹ ب.ظ]
من به برادران کردایران زمین افتخارمیکنم دوستانی بامعرفت وخاطرات خوبی ازکردستان دارم.
tohid۱۳۹۰/۱۱/۲۹ [۰۶:۴۵:۰۶ ب.ظ]
حکومت ایران هرموقع دست ترکها بوده مردمان دیگر اقوام هم سعی کردند مثل آنها باشند
۱۳۹۰/۱۲/۱۰ [۰۴:۵۳:۱۲ ب.ظ]
امیدوارم هرگز نا امید نشوید وموفق باشید . لطفا اسامی قومهای دیگر راکه در این جنگ شرکت کرده اند بیاورید .متشکرم
۱۳۹۰/۱۲/۱۷ [۰۷:۱۴:۵۹ ب.ظ]
واقعا خیلی حرفه که گلوله توپ بهت بخوره وبازم به جنگ ادامه . توی کتاب شاه جنگ ایرانیان در چالدران ویونان مطالب بیشتری نوشته شده.
سو هه یلا ۱۳۹۱/۱/۳ [۰۱:۱۱:۵۷ ب.ظ]
عالی بود سپاس
bahram atashzaban ۱۳۹۱/۱/۲۸ [۰۹:۲۲:۴۴ ب.ظ]
ایران یعنی من.ما .شما.همه باهم از همه رنگ و نزاد
عمار ذ۱۳۹۱/۲/۴ [۰۸:۱۱:۲۶ ب.ظ]
ای کاش ساروونظایرساروبرای کردوکردستان فدامی شدند
مامان سارو۱۳۹۱/۱۰/۹ [۰۱:۰۲:۵۶ ب.ظ]
متشکرم از مطلب خوبتان.من کرد نیستم اما اسم سارو را برای پسرم انتخاب کردم.دروود بر ملت شریف و بزرگ کرد
ليلا بديعی۱۳۹۱/۱۱/۵ [۰۹:۴۸:۲۴ ب.ظ]
سلام . با سپاس عالی بود .
ازاد۱۳۹۱/۱۱/۲۷ [۰۳:۰۹:۲۰ ب.ظ]
من تابحال در این مورد چیزی نشنیده بودم جالب بود ممنون
نسیم۱۳۹۲/۱/۲۷ [۱۱:۳۲:۲۲ ب.ظ]
عالی بود. اگه ممکن داستانهای بیشتری رو بیان کنید
۱۳۹۲/۴/۱۷ [۰۸:۲۹:۳۹ ب.ظ]
عالی
بینام۱۳۹۲/۸/۱۸ [۱۱:۰۵:۵۶ ق.ظ]
very exlant )عالی
مهدی آجرلو۱۳۹۲/۹/۴ [۱۲:۰۴:۰۱ ب.ظ]
پاینده باد ایران.پاینده باد کرد دلیر وطن پرست ایرانی
عیندین اسمانی۱۳۹۲/۹/۲۸ [۰۷:۰۰:۳۰ ب.ظ]
خوب بید
برهم۱۳۹۳/۷/۲۶ [۰۱:۴۷:۰۸ ب.ظ]
بژی کوردو کوردستان
دستان خوش زور جالب بو
سه لاح۱۳۹۳/۹/۱۲ [۱۲:۳۶:۲۳ ب.ظ]
مرد دلیری بوده ولی در خدمت ملت خودش نبوده و از او سوئ استفاده شده
Ali۱۳۹۴/۳/۲ [۰۲:۳۲:۴۷ ق.ظ]Translate
Hello, I want to know more knowledge about Saro Bira
and his interesting story, which is about tiger and lion something like that.
Is there English article about Saro Bira?
Have a nice day.
پسر ماد ۱۳۹۴/۸/۶ [۰۲:۳۲:۰۵ ب.ظ]
کوردها همیشه برای ایران جنکیدن و سرداران زیادی امثال سارو بیره بزرگ داشتیم که متاسفانه حتی یک خط در باره آنان نوشته نشده .اشخاصی مثله سنجر خان وزیری .پهلوان موسی خمیس گرزدین وند و ......... اما گمنامند و در تاریخ ایران جایی ندارند فقط به جرم کورد بودن
صفوی۱۳۹۵/۶/۲۲ [۰۷:۴۵:۱۶ ب.ظ]
داستان علمی تخیلی!!!!!! زیاد فیلم هندی دیدید خیالاتی شدید . آخه شاه اسماعیل خودشو کوچیک میکنه بیاد با یه دهاتی بی سرو پا بشینه مذاکره کنه تا راضی کنه باهاش همراه بشه؟؟؟!!!! اونم چی پادشاه یه مملکت ...... درضمن شاه اسماعیل ترک بود و نیازی به تارزان نداشت ببره برا جنگ با عثمانی....
صنم پمه حر(سکایی)۱۳۹۵/۸/۱۰ [۰۴:۴۳:۴۹ ب.ظ]
از نویسنده صادق ونجیب تشکر،داستان جنگ چالدران نوشته متز جان بارک المانی :در کتاب گستره ایلباجولوند نوشته عباس وثوقی (درویش) جنگ سارو بیره ودوستان سکوند وکاکاوند(کاله وند) واسباوندش به زیبایی خاصی به تصویر کشیده شده است ،سواران سکوند در یک تحاجم (گلهه ش کو) در رقص با مرگ توپخانه های عثمانی را از کار می اندازند وبا هر ضربه ی گرز سواری را نقش زمین می کنند ، عباس وثوقی نویسنده ی اشعاری در این جنگ بخاطر شهادت سربازان کرد ولر سروده :
سکونو دو چالدران بینه دیاری-- جنگ وا گرز کردنه مََن یادگاری
کر باجول دواره کردی سر فرازم-- ذبیح الله منصوری پی برد وه رازم
وه خاطر ملتم هویتم ها میکنم جنگ-- خین سکون ریزسه پانصد سال پیش د شهر تبریز، ایل باجولوند که سکوند یکی از ایلات بزرگ ان است بالغ بر صد تیره دارد مردمانی سلحشور، بی اعتنا به سختیها،شجاع ونجیب وبی ادعا
پویان ثابت ۱۴۰۰/۵/۲۳ [۰۷:۵۶:۰۷ ب.ظ]
درود. حدود ۲۵ سال پیش کتاب چالدران، شاه جنگ ایرانیان را خواندم. نام سارو بیره را دقیقا به خاطر دارم. موزاییک فرهنگ و اقوام ایرانی، کرد و لر و ترک و فارس و عرب است که ایران زمی را می سازد. پاینده وطن.
سارو بیره ثابت كرد كه چو ايران نباشد تن من مباد.
(همیشه زنده باشی)
دستان خوش زور جالب بو
and his interesting story, which is about tiger and lion something like that.
Is there English article about Saro Bira?
Have a nice day.
سکونو دو چالدران بینه دیاری-- جنگ وا گرز کردنه مََن یادگاری
کر باجول دواره کردی سر فرازم-- ذبیح الله منصوری پی برد وه رازم
وه خاطر ملتم هویتم ها میکنم جنگ-- خین سکون ریزسه پانصد سال پیش د شهر تبریز، ایل باجولوند که سکوند یکی از ایلات بزرگ ان است بالغ بر صد تیره دارد مردمانی سلحشور، بی اعتنا به سختیها،شجاع ونجیب وبی ادعا