در سال 1269 ،25 سال قبل از جنگ جهانی اول به دنیا آمد. پدر وی "فه قی حه مه میرزا" بود..
محمد اسمی است که در بین مسلمانان به صورت گسترده استفاده می شود در زبان کردی این نام به حه مه تغییر یافته است و گاهی اوقات،در صورتی که یک ویژگی فردی در شخص بسیار به چشم بیاید این ویژگی، به عنوان یک پسوند به دنبال نام آن فرد می آید.و حه مه تال، لقبی بود که در سن 10 - 15 سالگی از طرف اطرافیانش به خاطر چهره در هم کشیده اش به او داده شد و از آن پس همراه همیشگی او بود.
در جنگ بین محله های آن زمان، که در زبان کردی به نام ( شه ره گه ره ک ) معروف است پیروزی با گروهی بود که حه مه تال عضو آن بود.در همان سن جوانی مهارت های سوارکاری، شنا، و تیراندازی را یاد گرفت در تیر اندازی چنان ماهر بود که کمتر تیرش به خطا می رفت علاوه بر این مهارت ها، حه مه تال دارای یک ویژگی دیگر هم بود که به طور کلی او را از دیگر مردم جدا می ساخت و این ویژگی چیزی جز شجاعت و نترسیش نبود.
به خاطر صفات و مهارت های فردیش، از سوی رستم خان ساوان استخدام شد.
هشت سال قبل از جنگ جهانی اول(1914 میلادی) بانه و چند شهر دیگر ایران،توسط دولت عثمانی اشغال و تحت تسلط آنان در آمد.در جنگ جهانی اول روسیه علیه دولت عثمانی و آلمان وارد جنگ می شود و ایران،خصوصا کردستان و بانه،به اشغال نیرو های روسی در می آید.دولت عثمانی اعلام می دارد که این جنگ،جنگ اسلام و کفر است و شیخ و خانقاه و ماموستا نیز با صدور فتوا آن را تایید می کنند.
مردم برای جهاد اعلام آمادگی می کنند و حه مه تال هم پس از خطبه ملا عبدالله در مسجد جامع، بر فراز بام خانه قاضی عبدالرحمن پرچم مجاهدین را بدست می گیرد.
وبا و قحطی به همراه کشتار روس ها بسیاری از مردم ایران و کردستان را به کام مرگ می کشد.هنگامی که بزرگان کرد فهمیدند این جنگ، جنگ اسلام و کفر نیست و جنگ عثمانی و روس به خاطر اسلام نیست با فرماندهان روس به طور مخفیانه به مذاکره نشستند و اعلام بی طرفی کردند.دولت عثمانی از این کار آنان آگاه می شود و دست به کشتار بزرگان کرد می زند.تیر باران حه مه خان فرزند یونس خان در بانه،سیف الدین خان اردلانی در سقز،سردار بوکانی در مراغه و شیخ بابای مهابادی از جمله بزرگانی بودند که توسط سپاه ترک کشته می شوند.
در سال 1918 میلادی جنگ جهانی اول با تجزیه دولت عثمانی پایان می یابد و بار دیگر بانه جزئی از خاک ایران می شود.
انگلیس و آمریکا در کنفرانسی اعلام می دارند استان موصل عراق به عنوان دولت کرد اعلام موجودیت کند ولی در کنفرانس بعدی در لوزان از آن چشم پوشی می کنند و قول خود را پس می گیرند. شیخ محمود بر ضد انگلیس به پا می خیزد و پس از مدتی دستگیر می شود. خانواده او همراه شیخ قادر و شاعر نامدار ملا عبدالله زیور از راه باشماق وارد ایران می شوند و از سوی حه مه تال به گرمی پذیرفته می شوند و آنانرا به روستای ساوان نزد رستم خان می برد و چند روزی در آنجا می مانند.
دولت قاجار توسط رضاخان و انگلیس سرنگون و رضا شها پهلوی قدرت را به دست می گیرد.محمد خان (شریف الدوله) اهل کاشان،معروف به شریف قصاب،از سوی دولت به عنوان حکمران کردستان، انتخاب می شود و همراه سفیر انگلیس به بیجار و سقز می آید و حبیبالله خان تیلکو به همراه رستم خان ،به خاطر پذیرش مهمانانمخالف دولت انگلیس، بدون محاکمه به اعدام محکوم می شوند.
حه مه تال که از مرگ آقای خود به شدت ناراحت و عصبانی است قسم می خورد تلافی مرگ سرور خود را از دولت ایران بستاند.
مامور مالیات دولت ایران که از سنندج به روستای شوی برای جمع کردن مالیات آمده بود از سوی حه مه تال دستگیر و و پس از بریدن گوشها و بینی او را به بانه می فرستد و قیام او بر علیه دولت شروع می شود.
حه مه تال پس از چندی، توسط ژاندارمری دستگیر می شود و برای دریافت جایزه و انعام او را به تهران انتقال می دهند. حه مه تال در تهران به زندان قصر،که محل نگهداری بسیاری از بزرگان و شاعران و افراد سیاسی دیگر مخالف حکومت بود منتقل می شود.
حه مه تال به مدت 8 سال در آن زندان می ماند و در فرصتی مناسب از زندان فرار می کند و چون احساس می کند که در غرب ایران شناخته شده است راه شرق را در پیش می گیرد و در باغهای خراسان به عنوان کارگر برای گذران زندگی به کارگری مشغول می شود.
پس از مدتی به افغانستان می رود و از راه بلوچستان و دریای عمان و خوزستان و سپس کرمانشاه، از طریق مرز عراق خود را به سلیمانیه می رساند و به شیخ محمود می پیوندد و دوباره بر علیه حکومت ایران قیام میکند. در عراق هم چند بار زندانی می شود اما با پا در میانی و نفوذ همسر شیخ محمود آزاد می شود.
در این هنگام فرد دیگری از سنندج با نام سید عطا هم، در جریان درگیری با ماموران محلی، یک نفر از آنان را می کشد و به عراق فرار می کند.در عراق با حه مه تال بر ضد حکومت ایران هم پیمان می شود و تا مدت ها این دو حملاتی را به خاک ایران ترتیب می دهند و به خطرناک ترین دشمنان حکومت ایران تبدیل می شوند. حکومت ایران،دولت عراق را زیر فشار قرار می دهد که این دو نفر را دستگیر کند اما حکومت عراق از بودن آنها در خاک عراق،اظهار بی اطلاعی می کند و از این راه چیزی عاید ایران نمی شود آنها سپس نقشه دیگری را اجرا می کنند و آن ایجاد اختلاف بین حه مه تال و سید عطا است و در این مورد نقشه را به درستی پیاده می کنند و در نهایت حه مه تال به دست سید عطا کشته می شود.
کارمند آموزش و پرورش، و علاقمند به فرهنگ و هنر کردی است.مطالب بیشتری را در مورد فرهنگ کرد و کردستان از اسماعیل موسوی خواهیم دید.
لیست پست های اسماعیل موسوی
٢-دةشتة تال كةوتوتة كويي بانةوة؟
٣-قةومي اصحابة كوش كةوتونةتة كوي؟؟چون زانياريمان لةسةريان دةست كةويت
زورسوباستان اكةم بو يارمةتيدانتان