مهمترین و کهن ترین کتابی که توسط خود کردها در باره تاریخشان به رشته تحریر در آمده است، همان "شرف نامه، امیر شرف خان بدیلی" است. (به اهتمام ولادیمیرولیامینوف، تهران؛ اساطیر؛ 1372ش.)این کتاب در سال 1005 قمری نگارش آن به اتمام رسیده است و یکی از منابع عمده خاورشناسی که به پژوهش در باره کردها پرداخته اند و هنوز هم اهمیت خود را حفظ کرده و چند باری نیز به زبان های اروپایی برگردانده شده است. ترجمه کردی آن به دست توانای " ماموستا هژار" با عنوان " شه ره فنامه" موجود است.
دیگر اثر قابل ذکر در این خصوص کتاب "کرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او" اثر مرحوم غلام رضا رشیدیاسمی (تهران؛ مجمع ناشر کتاب ..... )استاد فقیه دانشگاه تهران است. مولف در کنار بررسی نژاد کردها و تحصیل نظرات مختلف در این باره سیری کوتاه هم از تاریخ آن ها به دست داده است و به نظر می رسد که بیشتر جاها به مینورسکی متکی بوده است. و نکته ای جدید از جانب خود عرضه نکرده است.
کتاب های تاریخ مشاهیر کرد (تهران؛ سروش، 1371 ش) بابا مردوخ روحانی و دانشمند کرد در خدمت علم و دین (ترجمه احمد حواری نسب، تهران؛ اطلاعات 1364.) عبدالکریم مدرس اگر چه بیشتر ترجمه خام شرح رجالی هستند که در منابع مختلف چون "وفیات الاعیان"، "طبقات الشافعیه" و ... آمده اند. به دلیل دورنمای بحث در بخش خاندان ها و رجال علمی مفیدند.
اما مطالعات خاورشناسان در باره کردها ظاهراً نخستین پژوهش مربوط به مقاله ای است که "ه. ف آمدروز" در 1902 با عنوان "سلسله مروانیان در میافارقین در قرون دهم و یازدهم میلادی" در مجله انجمن سلطنتی آسیایی منتشر ساخت.
در میان خاور شناسانی که به این حیطه گام نهادند، "ولادیمیر مینورسکی" سر آمد همگان است. بخش تاریخ مدخل "کردان، کردستان" دایره المعارف اسلام که توسط وی نگاشته شده است. از مهم ترین پژوهش هایی است که تا کنون در باره این قوم نگاشته شده است. نویسنده با تکیه بر منابع اصیل هر دوره، سیری اجمالی و مفید از تاریخ کردها تا زمان معاصر به دست داده است. این مقاله یکی از منابع عمده کسانی است که بعد از او به پژوهش در باره کردها پرداختند. "همو" در کتابش "پژوهش هایی در تاریخ قفقاز" (ترجمه مجسن خادم، تهران؛ بنیاد دایره المعارف بزرگ اسلامی، 1375 ش) ضمن بررسی خاندان های حکومتگر کردی چون "شدادیان" . درباره حکومت شدادیان مراجعه کنید به (سلسله های جدید اسلامی 297 – 299؛ مینورسکی 46 – 124؛ کسروی) و روادیان که ایل بزرگ از کردها بودند که در حوالی اشنویه و اشنویه کنونی می زیستند (جهت مطاله بیشتر نگاه کنید به کسروی 132) و شرحی از کردها که در دولت ایوبیان خوش درخشیدند به دست داد.
پنج سال بعد از انتشار مقاله ی "مینورسکی"، "کارول هیلنبرانه" نیز در مقاله ای با عنوان "مروانیان" در همان دایره المعارف اسلام دوباره نام این خاندان کرد را در پژوهش های تاریخی برجسته ساخت، اضافه می کند که بر خلاف تصور بسیاری مروانیان سلسله ای از کردان بوده اند. به منابع ذکر شده بالا مراجعه نمائید.
مطالعات عرب ها:
تا کنون مطالعات کردها در باره تاریخشان و مطالعات خاورشناسان در این رابطه در سطوح بالا ذکر گردید.
حال مختصری در باره مطالعات عرب ها در رابطه با کردها:
عرب ها چندان علاقه ای به تاریخ دیگر ملل به ویژه کردها از خود نشان نمی دهند و بیشتر دوست دارند دستاوردهای دیگر ملل را به تمدن عرب ضمیمه کنند.
"دکتر سعید عبدالفاتح عاشور" در مقدمه جلد چهارم کتاب " مفرج الکروب فی اخبار بنی ایوب" که به تصحیح شاگردش "حسین محمد رفیع" منتشر شده است. مرتب از احیای تمدن عرب و لزوم کوشش در این زمینه سخن می گوید و کوچکترین اشاره ای به کرد بودن ایوبیانی که موضوع کتاب هستند نمی کند.
"سهیل طقوش" تاریخ نگار سوری در کتابش "دولت ایوبیان" ترجمه "عبدا... طاهری" (قم – پژوهشکده حوزه دانشگاه 1380 شد.) بدون تصریح بر کرد بودن سرداران صلاح الدین ایوبی از آنان اسم برده و فعالیتشان را ذکر کرده است. اشتباه فاحش وی در ذکر به وزارت رسیدن صلاح الدین ایوبی، ترک تلقی کردن سرداران ایشان است. دکتر " بدوی عبداللطیف عوض"، مصحح "تاریخ الفارقی" نیز در مقدمه ای که بر آن کتاب نگاشته است بدون اشاره به کرد بودن دولت بنی مروان ( که بخشی از کتابش را به نام الدوله المرانیه نام نهاده است) به ذکر تاریخ آن ها پرداخته است.
بررسی منابع به صورت مفصل تر در قسمت سوم تقدیم می گردد.
کارمند آموزش و پرورش، و علاقمند به فرهنگ و هنر کردی است.مطالب بیشتری را در مورد فرهنگ کرد و کردستان از اسماعیل موسوی خواهیم دید.
لیست پست های اسماعیل موسوی